چهارده اصل  برای افزایش کارایی

هنری فایول مدیر عامل معدن کاموبلت بود او جدای از مطالعات و تحقیقات اندیشمند برجسته آقای ماکس ویر، چهارده اصل را برای افزایش کارایی در فراگردهای  مدیریت پیشنهاد کرد . پیتر دراکر اندیشمند معاصر مدیریت بر همین اساس اصول تئوریهای خود را پایه گذاری کرد این اصول تا به امروز در مدیریت و سازماندهی مورد استفاده قرار گرفته و کامل شده است :
–   تقسیم کار: بدون شک هنری فایول از پیشاهنگان اصل تخصص گرایی و تقسیم کار است . او در پیشنهادهای خود توجه ویژه ای به  خستگی کارگران در اثر نامطلوبی شرایط محیط کار، کار یکنواخت و کاهش سطح روحیه کارکنان نموده است
–   واگذاری اختیارات و مسئولیت : فایول همانند ماکس وبر تاکید زیادی بر حدود واگذاری اختیارات و مسئولیت خواهی دارد از طرفی فایول معتقد به واگذاری اختیارات بیشتری برای مدیران میانی بود
–   وحدت فرماندهی : باصل وحدت فرماندهی عبارت است از صدور دستور از طرف یک مدیر به زیر دست . فایول معتقد بود تا آنجا که ممکن است از صدور دستورات مضاعف دو مدیر به یک زیر دست باید پرهیز کرد  زیرا زیر دستان را در سر در گمی قرار میدهد.
–   خط اختیارات :زنجیره اختیاراتی که از راس به پایین سازمان واگذار می شود به نام خط واگذاری اختیارات نامیده میشود . فایول اولین کسی بود که به خط زنجیره اختیارات اشاره کرد. او معتقد بود این زنجیره فرماندهی باید از طریق کاهش تعداد سطوح مدیریت محدود شود
–   مرکز گرایی : فایول اولین کسی بود که در مورد تنگناهای تمرکز یا مرکزگرایی به معنای مرکزیت دادن به اختیارات در راس هرم سازمان اشاره کرد. او معتقد بود تمام اختیارات نباید در راس سازمان متمرکز شود
–   وحدت هدایت : همانطوری که وحدت فرماندهی برای مدیریت ضروری است وحدت هدایت نیز از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است منظور از وحدت هدایت تهیه یک برنامه کلان برای استفاده از سازمان در جهت بهینه سازی فعالیتها و وظایف است
–   عدالت : هنری فایول اندیشمند مدیریت اظهار داشته است برای اینکه کارکنان بتوانند وظایف خود را همراه با وفاداری و از خود گذشتگی اجرا کنند باید توانمندیهای لازم را داشته باشند. از طرفی رفتار با آنها باید منصفانه و عادلانه باشد.
–   نظم : همانند فردریک تیلور و گیلبرت، هنری فایول هم به تجزیه و تحلیل مشاغل برای استفاده بهینه از منابع سازمان توجه داشت . نظم یا دستور از نظر فایول عبارت است از انتخاب فراروش مناسب برای تنظیم مشاغل جهت آماده کردن کارکنان سازمان به منظور نیل به اهداف و ماموریتهای سازمان به ویژه در مورد ارتقائ سطح دانش و مشاغل سازمانی افراد.
–   نگرش نو : منظور از نگرش نو یا نوآوری ایجاد توانمندی در افراد در ارائه نگرشها و اندیشه ها  و دیدگاههای جدید است . به طوری که فرد بتواند به اظهار نظر بپردازد . هنری فایول معتقد است . مدیران باید کارکنان را به نوآوری تشویق نمایند تا بدون مراجعه به رئیس مافوق تصمیم گیری نمایند .
–   انضباط : انضباط در رعایت اجرا و اطاعت از دستورات مافوق، ویژه سازی انرژی ها و امکانات و منابع، تنظیم درخواستها و برقراری نظم در روابط با تمام مقامات سطوح بالای سازمان است . بر اساس نظر هنری فایول انضباط مهمترین عاملی است که کوششهای کارکنان را در جهت اهداف سازمان هدایت می کند و انصاف و عدالت رفتار سازمانی را در بردارد.
–   پاداش کارکنان : پیشنهاد هنری فایول برای نظام پرداخت پاداش این است که پاداشها باید شامل برنامه های تقسیم سود سهام، همراه با ایجاد انگیزه برای کارکنان باشد .
–   پایداری و تعلق کارکنان : هنری فایول به مسئله دیگری که پایداری کارکنان و اشتغال دراز مدت آنان در سازمان است توجه می نماید .
–   علاقه زیر دستان و اهداف سازمان : اهداف سازمان باید مقدم بر اهداف و خواسته ها و علایق افراد و یا گروههای سازمان باشد . البته کارکنان باید از عدالت و انصاف پرداخت حقوق و دستمزد و پاداش کار برخوردار باشند .
–   روحیه همکاری : فایول معتقد است ساختار سازمانی مناسب همراه با پرداخت منصفانه، انضباط کاری و قوانین و مقررات و رویه های اجرای عادلانه و روشن سبب افزایش سطح روحیه همکاری افراد  سازمان می شود .

–   تقریبا ارزیابی و سنجش اثرات اندیشه های هنری فایول بر نظریه های مدیریت سازمان کار مشکلی است بسیاری از دانشمندان مدیریت او را پیشاهنگ و موسس دانشکده های امور اداری می دانند . او اولین فردی بود که سازمان را از بلا به پایین می دید و آن را به صورت یک فرآیند بررسی می کرد . پیشنهاد هنری فایول چنین بود: برای اینکه بتوان وظایف سازمان را به دقت شکست و آنها را سازماندهی کرد باید وظایف سازماندهی را در کلمه ترکیبی به نام POSTCORB به معنای –P برنامه ریزی، –Oسازماندهی، –S کارمند گیری، –D هدایت، –CO هماهنگی و –R گزارش دهی، –B بودجه تعیین نمود .