ماتریس تصمیم گیری

ماتریس تصمیم گیری

روشهای ماتریسی اغلب وقت گیر ، دشوار و پر هزینه هستند و موجب توجه بیش از حد شرکت به افزایش سهم بازار وچگونگی ورود به بازار های جدید میباشند.در این روش ، توانمندی شرکتها بر اساس قوی، متوسط و ضعیف طبقه بندی شده و از عواملی نظیر سهم نسبی بازار ،کیفیت کالا،قیمت ،میزان اثر بخشی فروش و تقسیم جغرافیایی بازار تاثیر پذیرفته و لذاشرکت پیوسته در شرایط مختلف قوت و ضعف قرار میگیرد و بر اساس فرصتهای پیش آمده در بازار رقابت کامل با توجه به تهدیدهای احتمالی می تواند بر اساس مدلهای تصمیم گیری ماتریسی مانند ماتریس(SWOT:Strengths,Weaknesses,Opportunities,Threats ) آماده
مقابله با بحرانهای بازار باشد و از استراتژی مناسب برای عبور از بحران استفاده نماید.یک شرکت برای رشد بیشتر فروش در بازار با توجه به شرایط متغیر و حاکم در بازار می تواند از خط مشی های متفاوتی برای توسعه شبکه محصول خود استفاده کرده ; یا اساسا به توسعه
بازار محصول بپردازد.شرکتهایی که به نوعی رهبران بازار هستند می توانند با استراتژی نفوذ در بازار، خط مشی فروش بیشتر به مشتریان فعلی را انتخاب کنند و بدون ایجاد هر گونه تغییر در محصولات با کاهش قیمت ،افزایش تبلیغات و یا افزایش مراکز عرضه کالا با توجه به
مدلهای مختلف شبکه توزیع ; نظر مشتریان بازار را به خود جلب کرده و در عین حال مراقب ترفندهای رقبای خود در بازار باشند.اتخاذ این استراتژی باید با مطالعات دقیق کارشناسی بعمل آمده تا اثر بخشی لازم را داشته باشد، در غیر اینصورت رقبا میتوانند با حرکتهای
حساب شده ،سهم بازار ; را از آن خود کنند.روش دیگر می تواند استراتژی ایجاد بازارهای جدید برای محصولات موجود باشد . این کار را می توان با مطالعات دقیق جمعیت شناختی بازارهای هدف و بررسی دقیق فرهنگ اجتماعی و بومی هر منطقه با دید محلی و فرا منطقه ای حتی
برای نفوذ در بازار کشور های دیگر نیز انجام داد و به نوعی با توسعه بازار و افزایش تعداد مراکز فروش در کشورهای گوناگون امکان افزایش فروش را ایجاد کنیم.

اصول بازاریابی |ماتریس تصمیم گیری|چاپ و تبلیغات طلیعه

استراتژی توسعه بازار زمانیکه فروش کالای مورد نظر در منطقه عملیاتی خود به حد اشباع یرسد اتخاذ میشود که خود حایز بررسی نکات ویژه ای در خصوص وضعیت اقتصادی کشور مورد نظر از منظر کلان اقتصادی و متغیرهای اقتصاد خرد والگوی مصرف جامعه هدف میباشد.شرکتهای برتری طلب گاهی با اتخاذ استرانژی تولید یک محصول جدید سعی در کنترل بازار دارندو با ایجاد تنوع جدیدی در محصول اساسا صنعت جدیدی را خلق میکنند و با ایجاد یک نیاز جدید برای مشتری ،بازار جدیدی را خلق کرده و الگوی مصرف مشتری را تغییر داده و حتی ذائقه او را عوض میکنند.این اتفاق مهم تنها با عنایت به ایده استراتژیستهای مدیران خلاق صنعت تبلیغات ممکن میباشد و بازاریابی اساسا به نیازهای مصرف کننده و توانایی شرکتها برای تامین این نیازها توجه دارد و به نوعی یک فلسفه هدایت گر را ارائه مینماید و فرصتهای طلایی بازار را شناسا یی کرده و منابع مورد نیاز را برای برنامه ریزی استراتژیک فراهم و خط مشی های لازم برای نیل به اهداف هر واحد استراتژیک سازمان را طراحی میکنند.مدیران بازاریابی با عنایت به برنامه ریزی استراتژیک برای ایجاد تعادل در بازار با کنترل سطح تقاضا،سوددهی بنگاههای اقتصادی را تضمین کرده و با توجه به مجموعه عوامل موثر دربازار گاهی سطح تقاضا را کاهش یا افزایش میدهند.تصمیم گیری در این مورد با تجزیه وتحلیل متغیر های اقتصاد ی مانند اقتصادخرد در خصوص منحنیهای سطح تقاضا ،کشش تقاضا ،بررسی وضعیت کالاهای مکمل و جانشین و قیمت آنها با عنایت به میزان مطلوبیت نها یی کالاها از منظر مصرف کنندگان کالای مورد نظر صورت میگیرد.بررسی متغیرهای مختلف کلان و خرد اقتصاد در نظامهای مختلف اقتصادی کارکردهای کاملا متفاوتی با هم دارند.به عنوان مثال متغیرهای اقتصادی در یک اقتصاد دولتی با یک اقتصاد آزاد کاملا تعاریف و عملکردهای گوناگونی دارند،لذا برای بررسیهای دقیق هر موضوع اقتصادی باید به نهادهای مختلف نظامهای اقتصادی از جمله اقتصادهای تعاونی،سوسیالیستی،کمونیستی ولیبرالیستی نیز دقت نظر داشت .پدیده مافیای اقتصادی در نظامهای مختلف سیاسی که اغلب یک شبکه اقتصاد زیر زمینی را هدایت میکنند نیز از جمله نکات مهمی است که به شکل کارتلها ،تراستها و شرکتهای چند ملیتی در داخل و خارج از کشور موردنظر میتواند در تصمیم گیریهای اقتصادی حائز اهمیت باشد و اغلب به شکل رسمی یا غیر رسمی در سطوح گسترده ای فعالیت دارند. امروزه اطلاعات اقتصادی دقیق از وضعیت تجارت بین الملل و آشنایی کامل به مقررات صادرات و واردات در سطح جهانی و دانش کافی در مورد وضعیت تراز تجاری کشورهای مختلف از متغیرهای کلیدی تصمیمات اقتصادی نیز میباشد.شرایط پیچیده و در حال تغییر جهانی همواره فرصتها و تهدیدهای جدیدی را بهمراه دارد و لذا شرکتها باید دائما به بررسی محیطهای داخلی وخارجی پرداخته و با دقت نظر ویژه رفتار مشتریان و رقبا را مورد نظر داشته باشندتا از تهدیدها مصون مانده و از فرصتها ی پیش آمده نهایت استفاده را بکنند.لازم به ذکر است که تمام فرصتها ممکن است برای یک شرکت مطلوب نباشد زیرا بایستی با منابع موجود شرکت و اهداف سازمانی آن تناسب لازم راداشته باشد.مدیران بازاریابی برای ارزیابی دقیق این موضوع نیازمند یک سیستم اطلاع رسانی مناسب هستند تا اطلاعات گردآوری شده را در خصوص مسا یل اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژیکی و جمعیت شناختی در مورد بازار هدف با عنایت به وضعیت رقبا،عوامل توزیع ،سطح تقاضا و متغیرهای دیگری که در این مجموعه میتوانند موثر باشند ،مورد نظر قرار داده که این امر توسط واحد تحقیقات بازار صورت گرفته تا ضمن تجزیه و تحلیل اطلاعات گرد آوری شده بتوانند به مدیران صنعت، ; جهت اخذ تصمیمات مهم کمک شایانی نمایند.

مقالات مرتبط :